روش سریع افزایش اعتماد به نفس کودک از پیش دبستانی تا دبیرستان
- دکتر محمد مهدی حسن زاده
- بدون نظر
- آخرین آپدیت: 1 هفته پیش
فهرست مطالب
تصور کنید در یک پارک نشستهاید و گروهی از بچهها با هیجان مشغول ساختن یک قلعه شنی هستند. کودک شما هم از دور با علاقه نگاه میکند، اما هر بار که میخواهید او را برای پیوستن به جمع تشویق کنید، با تردید سرش را پایین میاندازد و میگوید: «من بلد نیستم خرابش میکنم». این صحنه، هرچقدر هم که کوچک به نظر برسد، زنگ خطری برای یکی از مهمترین پایههای شخصیتی فرزند شماست. اعتماد به نفس در کودکان یک ویژگی ذاتی یا شانسی نیست؛ بلکه یک مهارت حیاتی و اکتسابی است که بذر آن باید از همان سالهای اولیه در وجودشان کاشته شود. این مهارت، سوخت اصلی موتور حرکت آنها در مسیر موفقیتهای تحصیلی، روابط اجتماعی سالم و تابآوری در برابر چالشهای آینده است.
ما در «وی مام» به خوبی دغدغه شما والدین عزیز را درک میکنیم. نگرانی از اینکه آیا فرزندتان به تواناییهای خود باور دارد یا نه، کاملاً طبیعی است. به همین دلیل در این راهنمای کامل، به صورت قدم به قدم و با راهکارهای علمی و کاملاً عملی، کنار شما هستیم تا با هم این بذر ارزشمند را در وجود دلبندتان بکاریم، آبیاری کنیم و شاهد شکوفایی آن باشیم.
اعتماد به نفس در کودکان دقیقاً چیست و چرا اینقدر مهم است؟

قبل از اینکه به سراغ راهکارهای عملی برویم، بسیار مهم است که درک درستی از مفهوم «اعتماد به نفس» داشته باشیم. در پاسخ باید بگوییم، اعتماد به نفس در سادهترین تعریف، یعنی باور یک فرد به تواناییها و قابلیتهای خود برای انجام موفقیتآمیز یک کار مشخص. وقتی کودکی میگوید «من میتوانم این پازل را حل کنم» یا «من میتوانم از این سرسره بالا بروم»، در حال نمایش اعتماد به نفس خود است. این باور، نیروی محرکهای است که به او جرئت امتحان کردن، تلاش کردن و حتی شکست خوردن را میدهد.
یکی از نکات کلیدی که اغلب والدین را سردرگم میکند، تفاوت بین اعتماد به نفس و عزت نفس است. بگذارید این موضوع را برای همیشه روشن کنیم:
- اعتماد به نفس (Self-Confidence): به «توانایی انجام دادن» مربوط میشود. کاملاً وابسته به مهارت است. یک کودک ممکن است در فوتبال اعتماد به نفس بالایی داشته باشد اما در نقاشی اعتماد به نفسش پایین باشد.
- عزت نفس (Self-Esteem): به «احساس ارزشمندی» کلی مربوط میشود. این یک حس درونی عمیقتر است که کودک نسبت به کل وجود خودش دارد، فارغ از اینکه در کاری موفق میشود یا نه. عزت نفس یعنی «من دوستداشتنی و ارزشمند هستم، حتی اگر اشتباه کنم».
این دو مفهوم کاملاً به هم مرتبط هستند. یک کودک با عزت نفس بالا، راحتتر میتواند برای کسب مهارتهای جدید و افزایش اعتماد به نفس خود تلاش کند. از طرفی، کسب موفقیتهای کوچک و افزایش اعتماد به نفس در کودکان میتواند به مرور زمان، به تقویت حس ارزشمندی و عزت نفس آنها کمک شایانی کند.
چرا اعتماد به نفس یک «ابَر مهارت» است؟
اعتماد به نفس فقط به معنی موفقیت در بازی یا درس نیست؛ بلکه مانند یک ریشه قوی است که شاخ و برگهای بسیاری از مهارتهای دیگر از آن تغذیه میکنند:
- تابآوری و مواجهه با شکست: کودکی که به تواناییهایش باور دارد، شکست را پایان دنیا نمیبیند. او یاد میگیرد که اشتباه کردن بخشی از فرآیند یادگیری است و با انگیزه بیشتری دوباره تلاش میکند.
- استقلال و خودکارآمدی: این کودکان برای حل مشکلاتشان ابتدا به خودشان تکیه میکنند. آنها کمتر به دیگران وابسته هستند و جرئت تصمیمگیری برای مسائل مربوط به خودشان را دارند.
- مهارتهای اجتماعی بهتر: کودکی که اعتماد به نفس دارد، راحتتر در جمع صحبت میکند، نظرش را بیان میکند، دوست پیدا میکند و در کارهای گروهی مشارکت میکند، زیرا نگران قضاوت شدن یا مسخره شدن نیست.
- کنجکاوی و یادگیری: این کودکان از پرسیدن سوال یا امتحان کردن راههای جدید نمیترسند. این روحیه کنجکاو، موتور اصلی یادگیری و خلاقیت در آنهاست.
- سلامت روان: تحقیقات متعدد نشان داده است که سطح پایین اعتماد به نفس در کودکی، با افزایش ریسک اضطراب، افسردگی و کمالگرایی منفی در بزرگسالی ارتباط مستقیم دارد.
نگاهی به آینده بیندازید: کودکی که امروز با اعتماد به نفس بند کفشهایش را میبندد، فردا با همان اعتماد به نفس در یک مصاحبه شغلی شرکت میکند، یک رابطه سالم را مدیریت میکند و در برابر سختیهای زندگی، محکم میایستد. سرمایهگذاری روی این مهارت، بهترین هدیهای است که میتوانید به آینده فرزندتان بدهید.
علائم و نشانه های عدم اعتماد به نفس در کودکان چیست؟
تشخیص عدم اعتماد به نفس در کودکان همیشه آسان نیست. گاهی این مشکل پشت نقاب خجالت، لجبازی یا حتی پرخاشگری پنهان میشود. به عنوان والدین، وظیفه ما این است که مانند یک کارآگاه دقیق، به سرنخها و الگوهای رفتاری فرزندمان توجه کنیم. طبق تجربه ما در وی مام، این نشانهها معمولاً در سه حوزه اصلی خود را بروز میدهند:
۱. نشانههای رفتاری (آنچه کودک انجام میدهد)
این نشانهها ملموسترین علائم هستند و در اعمال روزمره کودک قابل مشاهدهاند:
- اجتناب از چالشهای جدید: کودک به شدت در برابر امتحان کردن فعالیتهای جدید مقاومت میکند. مثلاً از شرکت در کلاس ورزشی جدید، رفتن به خانه دوستش یا حتی امتحان کردن یک غذای جدید سر باز میزند. ترس از «نتوانستن» بر حس کنجکاوی او غلبه دارد.
- تسلیم شدن سریع: به محض برخورد با اولین مانع، دست از تلاش میکشد. ممکن است یک پازل را بعد از چند دقیقه کنار بگذارد یا با عصبانیت دفتر نقاشیاش را پاره کند و بگوید «اصلاً نمیشود!».
- استفاده مداوم از جملات منفی: جملاتی مانند «من نمیتوانم»، «من بلد نیستم»، «من خیلی خنگم» یا «کار من هیچوقت خوب نمیشود» به طور مکرر در کلام او شنیده میشود.
- نیاز شدید به تایید و اجازه: برای انجام کوچکترین کارها به دنبال تایید شماست. مثلاً قبل از رنگ کردن یک گل میپرسد: «مامان، قرمز کنم خوبه؟» یا مدام میپرسد: «کارم خوب شده؟».
- دشواری در تصمیمگیری: انتخاب بین دو گزینه ساده (مثلاً انتخاب لباس یا اسباببازی) برای او به یک بحران تبدیل میشود، زیرا از گرفتن یک «تصمیم اشتباه» میترسد.
۲. نشانههای احساسی (آنچه کودک حس میکند)
این علائم درونیتر هستند و به دنیای هیجانات کودک مربوط میشوند:
- حساسیت شدید به انتقاد: کوچکترین نقد یا بازخورد منفی را یک حمله شخصی تلقی میکند و به سرعت ناراحت، عصبانی یا گریان میشود.
- ترس افراطی از شکست (کمالگرایی منفی): آنقدر از اشتباه کردن میترسد که ترجیح میدهد اصلاً کاری را شروع نکند. او معتقد است اگر نتواند کاری را «عالی» انجام دهد، پس یک شکستخورده است.
- خجالت و کمرویی شدید: در حالی که کمی خجالت در کودکان طبیعی است، یک کودک خجالتی و کمرو با اعتماد به نفس پایین، از هرگونه قرار گرفتن در مرکز توجه وحشت دارد، در مهمانیها به شما میچسبد و از صحبت کردن با دیگران (حتی همسالان) امتناع میکند.
- مقایسه مداوم خود با دیگران: همیشه در حال سنجش خود با دوستان، خواهر و برادر یا همکلاسیهایش است و معمولاً خودش را در جایگاه پایینتری میبیند («نقاشی سارا از من قشنگتره»، «علی از من سریعتر میدوه»).
۳. نشانههای اجتماعی (رفتار کودک در جمع)
این نشانهها در تعامل کودک با دنیای اطرافش، به خصوص با همسالان، بروز پیدا میکند:
- مشکل در دوستیابی: برای شروع یک گفتگو یا پیوستن به یک گروه بازی پیشقدم نمیشود، زیرا میترسد توسط دیگران پذیرفته نشود.
- رفتار منفعلانه یا سلطهپذیر: در بازیهای گروهی، به راحتی تسلیم نظر دیگران میشود و نمیتواند از حق خود دفاع کند. ممکن است بچههای دیگر وسایلش را بگیرند و او هیچ واکنشی نشان ندهد.
- تمایل به تقلب یا دروغگویی: گاهی برای پنهان کردن یک اشتباه یا جلوگیری از شکست، ممکن است به دروغ گفتن یا تقلب کردن روی بیاورد تا تصویر یک فرد «توانا» را از خود حفظ کند.
برای کمک به شما در ارزیابی بهتر، جدول زیر را آماده کردهایم که به طور خلاصه تفاوتهای کلیدی بین رفتار یک کودک با اعتماد به نفس سالم و یک کودک با اعتماد به نفس پایین را نشان میدهد.
| حوزه کلیدی | نشانههای کودک با اعتماد به نفس پایین | نشانههای کودک با اعتماد به نفس سالم |
|---|---|---|
| مواجهه با چالش | از کارهای جدید اجتناب میکند؛ سریع تسلیم میشود. | از امتحان کردن چیزهای جدید استقبال میکند؛ شکست را فرصت یادگیری میداند. |
| تعاملات اجتماعی | در دوستیابی مشکل دارد؛ خجالتی و منزوی است. | به راحتی ارتباط برقرار میکند؛ میتواند نظرش را بیان کند. |
| گفتار درونی | از عباراتی مثل «من نمیتوانم» یا «تقصیر من بود» زیاد استفاده میکند. | تواناییهایش را باور دارد و با خودش مهربان است. |
| نیاز به تایید | برای هر کاری به دنبال تایید و تحسین دیگران است. | از درون احساس رضایت میکند و ارزش خود را میداند. |
نکته مهم از طرف وی مام: به یاد داشته باشید که دیدن یک یا دو مورد از این علائم به صورت گهگاه در هر کودکی طبیعی است. اما اگر این نشانهها الگویی ثابت و مداوم در رفتار فرزندتان هستند، زمان آن رسیده که موضوع را جدی بگیرید و برای تقویت این مهارت حیاتی اقدام کنید.
چرا کودک من اعتماد به نفس پایینی دارد؟ (ریشهیابی دلایل کلیدی)
هیچ کودکی با اعتماد به نفس پایین به دنیا نمیآید. عدم اعتماد به نفس در کودکان محصول مجموعهای از تجربیات، الگوهای ارتباطی و عوامل محیطی است. شناختن این ریشهها، اولین و مهمترین قدم برای حل مشکل است. در ادامه به بررسی عمیق مهمترین دلایل میپردازیم:
۱. سبک فرزندپروری والدین:
شما به عنوان والدین، مهمترین معماران شخصیت فرزندتان هستید. سبک تربیتی شما میتواند به طور مستقیم اعتماد به نفس او را بسازد یا تخریب کند.
- والدین مستبد و کنترلگر: این والدین قوانین سخت و غیرقابل انعطافی دارند و انتظار اطاعت بیچون و چرا دارند («چون من میگم!»). در این فضا، کودک فرصتی برای ابراز وجود، تصمیمگیری و تجربه کردن پیدا نمیکند و به این باور میرسد که «نظرات و تواناییهای من ارزشی ندارند».
- والدین کمالگرا: این والدین انتظارات بسیار بالایی از فرزند خود دارند و مدام در حال ایراد گرفتن هستند. پیام ناگفته آنها این است: «تو فقط زمانی دوستداشتنی هستی که بینقص باشی». این فشار، کودک را دچار ترس دائمی از شکست کرده و جرئت ریسک کردن را از او میگیرد.
- والدین محافظتگر: این والدین از سر عشق و علاقه، نمیگذارند آب در دل فرزندشان تکان بخورد. آنها همه کارها را برای او انجام میدهند و اجازه نمیدهند با هیچ چالشی روبرو شود. این رویکرد، این پیام خطرناک را به کودک منتقل میکند: «تو ضعیف و ناتوان هستی و بدون من از پس هیچ کاری برنمیآیی».
۲. انتقاد، سرزنش و برچسب زدن مداوم:
کلمات قدرتمند هستند و کلماتی که ما به کودکانمان میگوییم، به صدای درونی آنها تبدیل میشوند.
- انتقاد از شخصیت به جای رفتار: تفاوت بزرگی بین «این کارت اشتباه بود» و «تو یک بچه بیدقت هستی» وجود دارد. جمله اول رفتار را نقد میکند، اما جمله دوم شخصیت کودک را هدف میگیرد و به هسته اعتماد به نفس او آسیب میزند.
- سرزنش در حضور دیگران: تحقیر کردن کودک در جمع، یکی از مخربترین رفتارهاست. این کار حس شرمندگی عمیقی در او ایجاد میکند و باعث میشود از تعاملات اجتماعی آینده بترسد.
- برچسبهای منفی: گفتن عباراتی مانند «تنبل»، «دست و پا چلفتی»، «خجالتی» یا «ترسو»، حتی به شوخی، به مرور زمان توسط کودک به عنوان بخشی از هویتش پذیرفته میشود.
۳. مقایسه کردن کودک با دیگران:
مقایسه، دزد شادی و اعتماد به نفس است. وقتی شما فرزندتان را با خواهر، برادر، پسرخاله یا همکلاسیاش مقایسه میکنید، حتی با نیت خوب («ببین سارا چقدر قشنگ مشق مینویسه، تو هم سعی کن مثل اون باشی»)، در واقع به او میگویید: «تو به اندازه کافی خوب نیستی». این کار نه تنها انگیزهای در او ایجاد نمیکند، بلکه حسادت، خشم و احساس بیکفایتی را در او پرورش میدهد.
۴. تجربیات منفی در محیط خانه یا مدرسه:
دنیای اطراف کودک نیز نقش مهمی در شکلگیری باورهای او نسبت به خودش دارد.
- قلدری (Bullying): قرار گرفتن در معرض آزار و اذیت فیزیکی یا کلامی توسط همسالان، میتواند ضربه سنگینی به اعتماد به نفس کودک وارد کند و او را به این باور برساند که ضعیف و بیدفاع است.
- مشکلات تحصیلی مداوم: اگر کودک در یادگیری یک درس خاص مشکل داشته باشد و حمایت مناسبی دریافت نکند، ممکن است به این نتیجه برسد که «خنگ» است و این حس ناتوانی را به سایر جنبههای زندگیاش نیز تعمیم دهد.
- محیط خانوادگی پرتنش: وجود درگیری و استرس مداوم در خانه، انرژی روانی کودک را تحلیل میبرد و فضای امنی را که برای رشد و شکوفایی نیاز دارد، از او میگیرد.
درک این دلایل به معنای سرزنش کردن خودتان نیست. هدف، افزایش آگاهی است. بسیاری از این رفتارها ناخواسته و از روی ناآگاهی رخ میدهند. خبر خوب این است که هیچگاه برای تغییر مسیر و شروع ساختن یک پایه محکم برای اعتماد به نفس کودک خود دیر نیست.
چگونه اعتماد به نفس در کودکان ابتدایی و سنین پایین را تقویت کنیم؟ [راهنمای قدم به قدم]

حال به بخش اصلی و عملی ماجرا میرسیم. تقویت اعتماد به نفس در کودکان ابتدایی و سنین پایین، نیازمند یک رویکرد چندوجهی و صبورانه است. این کار شبیه به باغبانی است؛ شما باید بذر مناسب را بکارید، به طور منظم آبیاری کنید، علفهای هرز را از بین ببرید و نور کافی را فراهم کنید. در ادامه، تکنیکهای کلیدی را به صورت گام به گام برای شما شرح میدهیم.
نقش حیاتی والدین: شما نقطه شروع هستید
همه چیز از شما و محیطی که در خانه ایجاد میکنید، شروع میشود. قبل از هر تکنیک دیگری، باید پایههای ارتباطی خود با فرزندتان را مستحکم کنید.
- عشق بیقید و شرط را به او هدیه دهید: کودک باید عمیقاً احساس کند که عشق شما به او وابسته به نمرات، رفتار خوب یا موفقیتهایش نیست. به او بگویید و نشان دهید که او را همانطور که هست، با تمام نقاط قوت و ضعفش، دوست دارید. این حس امنیت، بستر اصلی رشد اعتماد به نفس است.
- شنونده فعال باشید: وقتی فرزندتان با شما صحبت میکند، تمام توجهتان را به او بدهید. تلفن همراه را کنار بگذارید، به چشمانش نگاه کنید و واقعاً به حرفهایش گوش دهید. این کار به او این پیام را میدهد که «حرفها و احساسات تو برای من مهم و ارزشمند است».
- احساساتش را تایید کنید: به جای رد کردن احساسات او با جملاتی مثل «این که ترس نداره» یا «برای این چیز کوچیک گریه نکن»، احساساتش را بپذیرید و نامگذاری کنید. بگویید: «میبینم که از این سگ ترسیدی» یا «میفهمم که چون دوستت اسباببازیت رو خراب کرده، خیلی ناراحتی». این کار به او کمک میکند تا هیجانات خود را بشناسد و مدیریت کند.
تکنیکهای عملی و روزمره برای ساختن اعتماد به نفس
این تکنیکها را میتوانید به راحتی در زندگی روزمره خود ادغام کنید:
- هنر تحسین کردن را بیاموزید (تمجید از تلاش، نه نتیجه): این یکی از مهمترین تکنیکهاست. به جای گفتن «آفرین، چه نقاشی قشنگی!» (که نتیجه را تحسین میکند)، بگویید: «آفرین، میبینم که چقدر برای کشیدن این نقاشی زحمت کشیدی و از رنگهای مختلف استفاده کردی!». تحسین تلاش، به کودک یاد میدهد که ارزش در جنگیدن و پشتکار است، نه فقط در برنده شدن. این رویکرد، ترس از شکست را به شدت کاهش میدهد.
- مسئولیتهای متناسب با سن به او بدهید: از کودک بخواهید در کارهای خانه به شما کمک کند. یک کودک ۳ ساله میتواند اسباببازیهایش را جمع کند، یک کودک ۵ ساله میتواند در چیدن میز کمک کند و یک کودک ۷ ساله میتواند مسئولیت آب دادن به گلدانها را بر عهده بگیرد. انجام موفقیتآمیز این کارها، حس «من مفید و توانا هستم» را در او تقویت میکند.
- اجازه دهید ریسکهای کوچک و امن را تجربه کند: به جای اینکه همیشه بگویید «نکن، میافتی!»، محیط را ایمن کنید و اجازه دهید کمی تلاش و تقلا کند. اجازه دهید از یک کنده درخت کوتاه بالا برود یا سعی کند خودش به تنهایی لباسش را بپوشد. هر موفقیت کوچک در این زمینهها، یک آجر به دیوار اعتماد به نفس او اضافه میکند.
- مهارت حل مسئله را به او آموزش دهید: وقتی با مشکلی روبرو میشود (مثلاً برج لگویش میریزد)، به جای اینکه فوراً مشکل را برایش حل کنید، کنارش بنشینید و با سوال پرسیدن او را راهنمایی کنید: «به نظرت چرا ریخت؟ فکر میکنی دفعه بعد چطور بسازیم که محکمتر باشه؟». این کار به او یاد میدهد که برای حل مشکلاتش فکر کند و به تواناییهای ذهنی خود اعتماد کند.
بازیها و فعالیتهای هدفمند
بازی برای افزایش اعتماد به نفس کودک یک ابزار فوقالعاده قدرتمند است. بازیها به کودک اجازه میدهند در یک محیط امن، مهارتهای جدید را امتحان کند، شکست بخورد و دوباره تلاش کند.
- بازیهای ساختنی (لگو، پازل، خمیر بازی): این بازیها به کودک اجازه میدهند تا ایدههای ذهنی خود را به یک محصول فیزیکی تبدیل کند. تکمیل یک پازل یا ساختن یک سازه، حس موفقیت و تسلط را به او میدهد.
- نقشآفرینی و نمایش خانوادگی: از کودک بخواهید در نقش یک شخصیت قوی (مثل یک قهرمان یا یک دکتر) فرو برود. این کار به او اجازه میدهد تا احساس قدرت و توانمندی را تجربه کند. همچنین میتوانید موقعیتهای اجتماعی چالشبرانگیز (مثل درخواست بازی از یک دوست) را با هم تمرین کنید.
- آشپزی و شیرینیپزی با هم: درست کردن یک کیک یا سالاد ساده با کمک شما، یک تجربه عالی برای تقویت اعتماد به نفس است. کودک نتیجه ملموس تلاش خود را میبیند و از اینکه توانسته در یک کار «بزرگسالانه» مشارکت کند، احساس غرور میکند.
- ورزش و فعالیتهای بدنی: یادگیری یک مهارت ورزشی جدید مثل دوچرخهسواری، شنا یا حتی لیلی بازی کردن، به کودک کمک میکند تا بر بدن خود مسلط شود و به تواناییهای فیزیکیاش اعتماد کند.
راهکارهای طلایی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان در مدرسه
مدرسه میدان بزرگتری برای تمرین و به چالش کشیدن اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس کودکان در مدرسه تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله معلم، همکلاسیها و چالشهای تحصیلی قرار میگیرد. در اینجا چند راهکار کلیدی برای حمایت از فرزندتان در این محیط ارائه میدهیم:
۱. با معلم یک تیم شوید:
معلم بعد از شما، مهمترین فرد در زندگی تحصیلی فرزندتان است. یک رابطه خوب و همکاری مشترک با او میتواند معجزه کند.
- در جلسات اولیا و مربیان، به جای تمرکز صرف بر نمرات، در مورد ویژگیهای شخصیتی و اجتماعی فرزندتان صحبت کنید. به معلم بگویید که روی تقویت اعتماد به نفس او کار میکنید و از او بخواهید در این مسیر با شما همراه شود.
- از معلم سوالات مشخص بپرسید: «فرزندم در کارهای گروهی چطور عمل میکند؟»، «آیا داوطلبانه به سوالات جواب میدهد؟»، «در کدام زمینهها احساس میکنم توانمندی بیشتری دارد؟».
- موفقیتهای کوچک فرزندتان در مدرسه را که معلم به شما اطلاع میدهد، در خانه جشن بگیرید.
۲. مهارتهای اجتماعی را در خانه تمرین کنید:
تقویت اعتماد به نفس کودکان در جمع نیازمند تمرین مهارتهای اجتماعی است.
- شروع گفتگو: با او تمرین کنید که چطور میتواند به یک دوست نزدیک شود و بگوید: «سلام، من علی هستم. میتونم با شما بازی کنم؟».
- بیان نظر: در خانه، نظر او را در مورد مسائل مختلف (مثل اینکه شام چه بخورید یا آخر هفته کجا بروید) بپرسید و به نظرش احترام بگذارید.
- کار گروهی: با بازیهای خانوادگی که نیاز به همکاری دارند، روحیه کار تیمی را در او تقویت کنید.
۳. تمرکز را از «نمره» به «یادگیری و پیشرفت» تغییر دهید:
اگر کودک احساس کند که ارزش او فقط به نمرهاش بستگی دارد، دچار اضطراب شدید تحصیلی میشود.
- به جای پرسیدن «امروز چند شدی؟»، بپرسید «امروز چه چیز جالبی یاد گرفتی؟».
- دفتر و تکالیف او را با تمرکز بر پیشرفتهایش بررسی کنید. بگویید: «وای، ببین دستخطت چقدر از ماه پیش بهتر شده!».
- اگر در درسی ضعیف است، به او اطمینان دهید که کنارش هستید تا با هم مشکل را پیدا و حل کنید، نه اینکه او را سرزنش کنید.
۴. برای مقابله با قلدری او را توانمند کنید:
اگر متوجه شدید فرزندتان مورد آزار و اذیت قرار گرفته، آرامش خود را حفظ کرده و با او همدلی کنید. به او یاد بدهید که:
- محکم بایستد، به چشمان فرد قلد نگاه کند و با صدای قاطع بگوید: «این کار را نکن!».
- از محل دور شود و موضوع را فوراً به یک بزرگسال مورد اعتماد (معلم یا ناظم) اطلاع دهد.
- به او اطمینان دهید که مقصر نیست و شما و مسئولین مدرسه برای حل مشکل کنار او هستید.
۵. او را به فعالیتهای فوق برنامه تشویق کنید:
پیدا کردن یک حوزه که کودک در آن استعداد و علاقه دارد (چه ورزش، چه موسیقی، چه هنر یا رباتیک)، میتواند به طرز فوقالعادهای اعتماد به نفس او را بالا ببرد. موفقیت در یک زمینه، به او کمک میکند تا در زمینههای دیگر نیز احساس توانمندی بیشتری کند.
اشتباهات رایج والدین که ناخواسته به اعتماد به نفس کودک آسیب میزند
گاهی ما با نیت خوب، دست به کارهایی میزنیم که نتیجه معکوس میدهند. آگاهی از این اشتباهات به ما کمک میکند تا از آنها پرهیز کنیم.
- انجام دادن کارها به جای او: وقتی کودک در حال تقلا برای پوشیدن کفشش است و شما از سر عجله یا دلسوزی سریعاً کار را برایش انجام میدهید، پیام شما این است: «تو نمیتوانی». به او فرصت کافی برای تلاش کردن بدهید.
- محافظت بیش از حد: جلوگیری از هرگونه شکست یا ناراحتی، کودک را از یادگیری مهارت مهم «تابآوری» محروم میکند. بچهها باید یاد بگیرند که گاهی زمین میخورند و مهم این است که دوباره بلند شوند.
- مقایسههای به ظاهر مثبت: جملاتی مثل «تو از همه بچههای فامیل باهوشتری» نیز مخرب است. این کار فشار زیادی روی کودک میآورد تا همیشه «بهترین» باشد و او را دچار ترس از دست دادن این جایگاه میکند.
- نادیده گرفتن موفقیتهای کوچک: شاید برای شما بستن بند کفش کار سادهای باشد، اما برای یک کودک ۵ ساله یک دستاورد بزرگ است. این موفقیتها را ببینید و تحسین کنید.
- واکنش شدید به اشتباهات: اگر کودک لیوان آب را ریخت، به جای فریاد زدن و سرزنش کردن، بگویید: «اشکالی نداره، پیش میاد. بیا با هم تمیزش کنیم». این رویکرد به او یاد میدهد که اشتباه کردن فاجعه نیست.
- استفاده از جملات مخرب در قالب شوخی: عباراتی مثل «ای دست و پا چلفتی!» یا «تو چقدر فراموشکاری!» حتی اگر با خنده گفته شوند، در ناخودآگاه کودک ثبت شده و باور او به خودش را تخریب میکنند.
پرهیز از این اشتباهات و به کار بستن راهکارهای گفته شده، یک سرمایهگذاری بلندمدت و ارزشمند برای سلامت روان و آینده درخشان فرزند شماست.
کلام آخر ویمام
در این راهنمای جامع، تلاش کردیم تا تمام زوایای موضوع اعتماد به نفس در کودکان را باز کنیم. از تعریف و اهمیت آن گرفته تا ریشهها، علائم و از همه مهمتر، راهکارهای عملی و روزمره برای ساختن و تقویت آن. به یاد داشته باشید که ساختن اعتماد به نفس، شبیه به یک مسابقه دو سرعت نیست، بلکه بیشتر شبیه به یک دوی ماراتن است. این یک فرآیند تدریجی، پیوسته و نیازمند صبر، عشق و ثبات قدم از سوی شماست.
اعتماد به نفس، باور کودک به تواناییهایش برای انجام یک کار مشخص است (مثلاً دوچرخهسواری). اما عزت نفس، احساس ارزشمندی کلی و حسی است که کودک نسبت به کل وجود خودش دارد. اعتماد به نفس بالا میتواند به تقویت عزت نفس کمک کند.
از همان سالهای اولیه زندگی. حتی تشویق یک نوزاد برای رسیدن به اسباببازیاش، قدمی کوچک در این راه است. اما تمرکز اصلی و هدفمند بر این موضوع از حدود ۲ تا ۳ سالگی، همزمان با استقلال یافتن کودک، اهمیت ویژهای پیدا میکند.
بله، اگر تشویق غیرواقعی و بیدلیل باشد. تحسین مداوم و اغراقآمیز، کودک را به تایید بیرونی وابسته میکند و ترس او از شکست را افزایش میدهد. بهتر است به جای نتیجه، «تلاش و پشتکار» او را تحسین کنید.
به احساساتش اعتبار دهید و بگویید درک میکنید. سپس تمرکز او را به سمت تواناییها و پیشرفتهای خودش معطوف کنید. به او یادآوری کنید که هرکس مسیر رشد منحصربهفرد خودش را دارد و تنها کسی که باید با او رقابت کند، دیروزِ خودش است.
بسیار حیاتی است. معلم با ایجاد فضایی امن در کلاس، تشویق مشارکت همه دانشآموزان، و تمرکز بر پیشرفت فردی به جای مقایسه، میتواند تاثیر فوقالعاده مثبتی بر اعتماد به نفس کودکان، به خصوص در محیط مدرسه، داشته باشد.
همیشه نه، اما این دو به شدت با هم مرتبط هستند. گاهی مشکلات یادگیری (مانند اختلال خواندن) باعث کاهش اعتماد به نفس میشود و گاهی هم عدم اعتماد به نفس، مانع از تلاش کودک برای یادگیری و موفقیت درسی میشود. بررسی هر دو جنبه ضروری است.
هر کودکی یک دنیای منحصربهفرد با تواناییها و چالشهای خاص خود است. کلید موفقیت، شناختن فرزندتان، باور داشتن به او و فراهم کردن فرصتهایی است که بتواند خودش را کشف کند و به تواناییهایش ایمان بیاورد. ما در «وی مام» عمیقاً باور داریم که شما به عنوان والدین، بهترین و قدرتمندترین مربی برای فرزندتان هستید. با عشق، آگاهی و راهنمایی درست، میتوانید به او کمک کنید تا به نسخهای قوی، مستقل و شاد از خودش تبدیل شود که با جرئت در مسیر زندگی قدم برمیدارد.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان چیست؟
از چه سنی باید برای افزایش اعتماد به نفس کودک اقدام کرد؟
آیا تشویق بیش از حد میتواند به اعتماد به نفس کودک آسیب بزند؟
چطور با کودکی که خودش را مدام با دیگران مقایسه میکند، رفتار کنیم؟
نقش معلم در اعتماد به نفس دانش آموزان چیست؟
آیا مشکلات درسی همیشه نشانه عدم اعتماد به نفس است؟
- دسته بندی: رفتار و تربیت کودک, کودک و اطفال, مقالات
- برچسب: اعتماد به نفس, تربیت کودکان, روانشناسی کودکان
دستهها
- آزمایش و سونوگرافی بارداری
- ادراری و کلیه
- ارتوپد
- استخوان و مفاصل
- افزایش شیر مادر
- افزایش وزن و چاقی
- اقدام به بارداری
- بارداری و زایمان
- بیماری ها
- بیماری های ژنتیکی
- بیماری های سینه
- بیماری و مراقبت بارداری
- بیماریهای شایع کودکان
- پزشکان
- پوست و مو
- پیشگیری از بارداری
- تخمدان و رحم
- تخمکگذاری و باروری
- تشخیص باردار بودن
- تعیین جنسیت
- تغذیه بارداری
- تغذیه کودکان
- تغذیه مادر شیرده
- تغذیه و تناسب اندام
- تیروئید
- خانواده
- داخلی و عفونی
- دارو در بارداری و شیردهی
- داروها
- دیابت و متابولیسم
- رشد و مراقبت کودک
- رفتار و تربیت کودک
- روانشناسی
- زایمان طبیعی و سزارین
- سایر
- سلامت بانوان
- سلامت خانواده
- سلامت روان کودک و نوجوان
- سلامت مردان در باروری
- شیرخشک و غذای کمکی
- شیردهی
- عفونتها و ترشحات
- قاعدگی و اختلالات پریود
- قلب و عروق
- کاهش وزن و لاغری
- کبد
- کودک و اطفال
- گوارشی و معده
- گوش، حلق و بینی
- متخصص قلب و عروق
- مسائل جنسی
- مشکلات شیردهی
- مغز و اعصاب
- مقالات
- مکمل ها
- ناباروری و درمانها
- ناحیه تناسلی
- نکات روزانه تغذیه ای
- واکسیناسیون کودک
- یائسگی و تغییرات هورمونی