چگونه بفهمیم آلزایمر داریم؟ علائم آلزایمر در زنان چیست؟
- نویسنده: دکتر حامد دلجوئی
- انتشار:
- بدون نظر
- بروزرسانی: 2 هفته پیش
گاهی پیش میآید که اسم یک همکار قدیمی را فراموش کنیم یا چند دقیقه دنبال عینکمان بگردیم، در حالی که روی سرمان جا خوش کرده است. این جور فراموشیها معمولاً فقط یک حواسپرتی ساده است و باعث لبخند ما میشود.
اما گاهی همین فراموشیهای کوچک، ترس عمیقی در دل ما ایجاد میکند: نکند این شروع آلزایمر باشد؟ آیا هر فراموشی نشانه این بیماری است؟ این نگرانی کاملاً طبیعی است. آلزایمر چیزی فراتر از فراموشی روزمره است و شناخت درست آن، اولین قدم برای مقابله با آن است.
در این راهنمای جامع، علمی و دلسوزانه از وی مام، میخواهیم به شما کمک کنیم تا این بیماری را به زبان ساده بشناسید، علائم واقعی و هشداردهنده آن را از فراموشیهای معمولی تشخیص دهید و با آگاهی و اطمینان، بتوانید به شکل هوشمندانه با این چالش روبرو شوید.
آلزایمر چیست و در مغز چه اتفاقی می افتد؟

برای اینکه بتوانیم با این بیماری مقابله کنیم، ابتدا باید آن را به خوبی بشناسیم و بدانیم که در پشت پرده فراموشیها، چه اتفاقات بیوشیمیایی پیچیدهای در حال رخ دادن است. به زبان ساده، بیماری آلزایمر یک بیماری پیشرونده و تحلیلبرنده مغزی است که به تدریج و در طی سالها، حافظه، تفکر، مهارتهای زبانی و در نهایت، توانایی انجام سادهترین کارهای روزمره را از فرد میگیرد. بسیار مهم است که بدانیم آلزایمر، به هیچ وجه بخش طبیعی و اجتنابناپذیر از فرآیند پیری نیست. این یک بیماری واقعی است که باعث مرگ فیزیکی و غیرقابل بازگشت سلولهای مغزی میشود. آلزایمر، شایعترین علت «دمانس» یا زوال عقل است و آمارها نشان میدهند که حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد از کل موارد دمانس در سراسر جهان را به خود اختصاص میدهد.
اما سوال اصلی و علمی این است که در آلزایمر چه اتفاقی می افتد که این تخریب گسترده و غمانگیز در مغز رخ میدهد؟ دانشمندان معتقدند که همه چیز از اختلال در عملکرد و پردازش دو پروتئین کلیدی در مغز که در حالت عادی وظایف مهمی بر عهده دارند، آغاز میشود. این دو پروتئین در بیماری آلزایمر، به دشمنان اصلی و خائن سلولهای عصبی تبدیل میشوند.
داستان دو پروتئین خائن و مخرب: پلاکهای آمیلوئید و کلافهای تائو
در یک مغز سالم و جوان، این دو پروتئین در هماهنگی کامل کار میکنند، اما در مغز فرد مبتلا به آلزایمر، رفتار آنها به طور کلی تغییر میکند:
- پلاکهای بتا-آمیلوئید (Amyloid Plaques): در غشای تمام سلولهای عصبی ما، پروتئینی به نام پروتئین پیشساز آمیلوئید یا APP وجود دارد. در حالت عادی، این پروتئین پس از انجام وظایفش، توسط آنزیمها به قطعات کوچکتر و کاملاً بیضرر تجزیه شده و از مغز پاکسازی و دفع میشود. اما در مغز فرد مبتلا به آلزایمر، این پروتئین به شکل نادرست و در یک مسیر اشتباه برش خورده و قطعات چسبناک، سمی و نامحلولی به نام «بتا-آمیلوئید» را تولید میکند. این قطعات چسبناک به یکدیگر متصل شده و تودههای سخت، متراکم و غیرقابل حلی به نام «پلاک» را در فضای بین سلولهای عصبی تشکیل میدهند. این پلاکها مانند زبالههای سمی و فضاهای مرده عمل میکنند؛ آنها ارتباط بین سلولهای عصبی را در محل سیناپسها (محل اتصال دو سلول عصبی) مختل کرده و یک واکنش التهابی مزمن و بسیار مخرب را در مغز به راه میاندازند.
- کلافهای نوروفیبریلاری تائو (Tau Tangles): در یک سلول عصبی سالم، پروتئینی به نام «تائو» (Tau) نقش بسیار حیاتی دارد. این پروتئین مانند تراورسهای یک خط راهآهن عمل کرده و ساختار میکروتوبولها را که مانند ریلهای حمل و نقل مواد مغذی در طول رشتههای بلند عصبی (آکسونها) هستند، تثبیت و حمایت میکند. در بیماری آلزایمر، پروتئین تائو دچار یک تغییر شیمیایی غیرطبیعی شده (بیش از حد فسفریله میشود)، از هم باز شده و ساختار طبیعی خود را از دست میدهد. سپس این رشتههای معیوب به صورت درهمپیچیدهای به نام «کلاف» در داخل سلولهای عصبی تجمع پیدا میکنند. این کلافها، سیستم حمل و نقل داخلی و حیاتی سلول را به طور کامل از کار انداخته، مانع رسیدن مواد مغذی به انتهای سلول شده و در نهایت منجر به مرگ خود سلول عصبی از درون میشوند.
این فرآیند دومینویی و مخرب، یعنی تشکیل پلاکها در بیرون و کلافها در داخل سلولها، به تدریج باعث قطع شدن ارتباطات حیاتی بین میلیاردها سلول عصبی و مرگ گسترده آنها میشود. این مرگ سلولی، به خصوص در نواحی مسئول حافظه (مانند هیپوکامپ) و نواحی مسئول تفکر و برنامهریزی (قشر مغز) شدیدتر است. نتیجه نهایی و قابل مشاهده این فرآیند، کوچک شدن یا در اصطلاح پزشکی «آتروفی» قابل توجه بافت مغز است.
علائم آلزایمر چیست؟
این شاید مهمترین و کاربردیترین سوال برای هر کسی باشد که نگران وضعیت حافظه خود یا یکی از عزیزانش است. همه ما در زندگی پرمشغله و پراسترس امروزی، چیزهایی را فراموش میکنیم. اما مرز بسیار مهمی بین یک فراموشی طبیعی و خوشخیم ناشی از افزایش سن یا استرس، با علائم شروع آلزایمر وجود دارد. درک این تفاوت، کلید اصلی برای تشخیص زودهنگام، اقدام به موقع و جلوگیری از پیشرفت بیماری است.
فراموشی طبیعی و مرتبط با سن، معمولاً زندگی روزمره و استقلال شما را مختل نمیکند. شما ممکن است نام کسی را فراموش کنید، اما بعداً به یاد میآورید. ممکن است فراموش کنید چرا وارد یک اتاق شدهاید، اما با کمی تمرکز، دلیل آن را به خاطر میآورید. اما علائم آلزایمر بسیار فراتر، عمیقتر و ناتوانکنندهتر از اینهاست. در جدول زیر، به مقایسه این دو حالت میپردازیم:
| موضوع (Area) | فراموشی طبیعی مرتبط با سن | زنگ خطر احتمالی آلزایمر |
|---|---|---|
| حافظه وقایع و اطلاعات جدید | فراموش کردن گاهبهگاه بخشی از یک خاطره یا یک قرار ملاقات که بعداً به یاد میآورید. | فراموش کردن کامل وقایع و گفتگوهای اخیر، پرسیدن مکرر یک سوال در فواصل کوتاه، اتکا شدید به یادداشت برای کارهای ساده روزمره. |
| انجام کارهای روزمره و آشنا | نیاز به کمک گاهبهگاه برای کار با تنظیمات جدید یک وسیله الکترونیکی مانند موبایل. | مشکل جدی در انجام کارهای کاملاً آشنا و روتین مانند پختن یک غذای همیشگی، رانندگی در مسیرهای روزمره یا به یاد نیاوردن قوانین یک بازی قدیمی. |
| کلمات و توانایی گفتگو | مشکل گاهبهگاه و لحظهای در پیدا کردن یک کلمه خاص و مناسب در حین صحبت. | توقفهای مکرر و طولانی در حین صحبت، مشکل جدی در دنبال کردن یک گفتگو، جایگزین کردن کلمات با عبارات نامربوط و عجیب (مثلاً به جای «ساعت» میگوید «اون چیزی که زمان رو نشون میده»). |
| قضاوت و قدرت تصمیمگیری | گرفتن یک تصمیم اشتباه یا غیرمنطقی به صورت گاهبهگاه. | نشان دادن قضاوت ضعیف به طور مداوم و تکرارشونده، به خصوص در امور مالی (مانند پول دادن به افراد غریبه و کلاهبرداران) یا بیتوجهی به بهداشت شخصی. |
| شخصیت و تغییرات خلقوخو | تغییرات جزئی در علایق یا احساس خستگی و بیحوصلگی گاهبهگاه. | تغییرات شخصیتی واضح و مشخص، گوشهگیری از فعالیتهای اجتماعی مورد علاقه، بدبینی، سوءظن به دیگران (به خصوص اتهام دزدی به نزدیکان)، افسردگی، اضطراب یا بیتفاوتی کامل. |
علائم آلزایمر در زنان چگونه است؟
آمارها و مطالعات اپیدمیولوژیک به وضوح نشان میدهند که تقریباً دو سوم بیماران مبتلا به آلزایمر در سراسر جهان را زنان تشکیل میدهند. دلایل این امر پیچیده است و میتواند شامل طول عمر بیشتر زنان (چون سن بزرگترین عامل خطر برای آلزایمر است) و همچنین تغییرات هورمونی شدید، به خصوص افت ناگهانی استروژن، پس از دوران یائسگی باشد. برخی تحقیقات اولیه و جالب توجه نشان میدهند که علائم آلزایمر در زنان ممکن است در مراحل اولیه کمی متفاوت باشد.
به عنوان مثال، زنان ممکن است در مراحل اولیه بیماری، افت شدیدتری را در حافظه کلامی (یعنی توانایی به خاطر سپردن و بازگو کردن لیست کلمات یا داستانها) نسبت به مردان همسن خود نشان دهند، در حالی که مردان ممکن است در ابتدا مشکلات بیشتری در درک فضایی، جهتیابی و مسیریابی داشته باشند.
آلزایمر از چه سنی شروع میشود و چه کسانی بیشتر در معرض خطر هستند؟
بیماری آلزایمر عمدتاً یک بیماری مرتبط با افزایش سن است و ریسک ابتلا به آن با بالا رفتن سن به صورت تصاعدی و چشمگیر افزایش مییابد. بر این اساس، پزشکان و متخصصان، بیماری آلزایمر را به دو دسته اصلی و مهم تقسیم میکنند:
- آلزایمر دیررس (Late-Onset Alzheimer’s): این نوع، فرم شایعترین و شناختهشدهترین شکل بیماری است و علائم آن معمولاً پس از سن ۶۵ سالگی ظاهر میشود. ریسک ابتلا به این نوع پس از ۶۵ سالگی، تقریباً هر ۵ سال دو برابر میشود. این بدان معناست که ریسک ابتلا در سن ۸۵ سالگی، تقریباً یک به سه است.
- آلزایمر زودرس (Early-Onset Alzheimer’s): این نوع بسیار نادرتر است و تنها حدود ۵ تا ۱۰ درصد از کل موارد آلزایمر را تشکیل میدهد. در این حالت، علائم بیماری قبل از سن ۶۵ سالگی، یعنی در دهه ۴۰ یا ۵۰ زندگی فرد و گاهی اوقات حتی در دهه ۳۰، شروع میشود. این نوع از آلزایمر اغلب ارتباط بسیار قویتری با عوامل ژنتیکی و ارثی دارد.
اما به جز عامل غیرقابل تغییر سن، چه عوامل دیگری ریسک ابتلای یک فرد را در طول زندگی افزایش میدهند؟
- سابقه خانوادگی و ژنتیک: این مهمترین عامل خطر غیرقابل تغییر است که در بخش بعدی به تفصیل و به زبان ساده در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
- عوامل خطر قلبی-عروقی: یک قانون طلایی و بسیار مهم در علم مغز و اعصاب وجود دارد که میگوید: «هر چیزی که برای سلامت قلب شما بد است، برای سلامت مغزتان هم بد است.» مغز ما یک شبکه بسیار وسیع و ظریف از رگهای خونی دارد و سلامت آن به شدت به سلامت این رگها وابسته است. بنابراین، فشار خون بالا، کلسترول بالا و دیابت کنترلنشده در دوران میانسالی، همگی به دیواره عروق خونی کوچک و حساس مغز آسیب زده و ریسک ابتلا به آلزایمر را به شدت افزایش میدهند.
- سابقه ضربه شدید به سر: افرادی که در گذشته دچار ضربه مغزی شدید همراه با از دست دادن هوشیاری (برای بیش از ۳۰ دقیقه) شدهاند، در معرض ریسک بالاتری برای ابتلا به زوال عقل در آینده قرار دارند.
- سبک زندگی ناسالم و مدرن: عدم تحرک و ورزش نکردن، چاقی (به خصوص چاقی شکمی)، سیگار کشیدن و داشتن یک رژیم غذایی ناسالم و سرشار از چربیهای اشباع و قند، همگی از طریق افزایش التهاب مزمن و استرس اکسیداتیو در بدن، به سلامت سلولهای مغزی آسیب میزنند.
- سطح تحصیلات پایین و عدم فعالیت ذهنی: افرادی که در طول زندگی خود مغزشان را با مطالعه، یادگیری و چالشهای فکری کمتر فعال نگه داشتهاند، «ذخیره شناختی» کمتری دارند و در برابر آسیبهای ناشی از آلزایمر آسیبپذیرتر و شکنندهتر هستند.
آلزایمر بر اثر چیست و آیا واقعاً ارثی است؟
یکی از بزرگترین، عمیقترین و رایجترین ترسها و نگرانیها، به خصوص برای کسانی که در خانواده خود سابقه بیماری آلزایمر را در پدر، مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ خود دارند، این است که آیا این بیماری یک سرنوشت محتوم و ژنتیکی برای آنهاست و آیا آنها نیز به طور حتم به این بیماری مبتلا خواهند شد؟ برای پاسخ دقیق و علمی به این سوال بسیار مهم، باید بین دو مفهوم کاملاً متفاوت «ارثی بودن قطعی» و «داشتن زمینه و استعداد ژنتیکی» تفاوت قائل شویم.
آیا آلزایمر همیشه ارثی است؟
- آلزایمر فامیلی (ارثی قطعی و غالب): این نوع از آلزایمر که بسیار بسیار نادر است (کمتر از ۱٪ کل موارد) و تقریباً تمام موارد آلزایمر زیر ۵۰ سال را تشکیل میدهد، یک بیماری کاملاً ارثی و ژنتیکی است. علت آن، وجود یک جهش یا نقص مشخص در یکی از سه ژن (APP, PSEN1, PSEN2) است. اگر یکی از والدین این جهش ژنتیکی را داشته باشد، هر یک از فرزندان او به احتمال ۵۰ درصد این ژن معیوب را به ارث برده و تقریباً به طور قطعی در همان سنین پایین به بیماری مبتلا خواهند شد.
- ژنهای خطر (Risk Genes) در آلزایمر شایع و دیررس: در نوع شایع و دیررس آلزایمر، ژنها نقش کاملاً متفاوتی دارند. آنها علت قطعی و صددرصدی بیماری نیستند، بلکه فقط «ریسک»، «استعداد» یا «زمینه» ابتلا را در فرد افزایش میدهند. مهمترین و شناختهشدهترین این ژنها، ژن آپولیپوپروتئین E یا به اختصار APOE است. این ژن سه شکل مختلف (آلل) دارد: E2 (که به نظر میرسد نقش محافظتی دارد)، E3 (که شایعترین و خنثیترین حالت است) و E4. به ارث بردن یک نسخه از آلل APOE4 از یکی از والدین، ریسک ابتلا را حدود ۳ برابر و به ارث بردن دو نسخه (یکی از پدر و یکی از مادر)، ریسک را حدود ۱۰ تا ۱۵ برابر افزایش میدهد. اما نکته بسیار مهم، کلیدی و فوقالعاده امیدوارکننده اینجاست: داشتن این ژن به هیچ وجه به معنای ابتلای قطعی و صددرصدی به آلزایمر نیست. بسیاری از افرادی که این ژن را دارند هرگز به آلزایمر مبتلا نمیشوند و برعکس، بسیاری از بیماران آلزایمری این ژن را ندارند.
نتیجهگیری مهم و کاربردی: برای اکثریت قریب به اتفاق افراد، آلزایمر یک بیماری ارثی قطعی نیست. ژنتیک، سرنوشت نهایی شما را تعیین نمیکند. ژنها مانند کارتهایی هستند که در بازی زندگی به شما داده شده است؛ شما نمیتوانید کارتهای خود را تغییر دهید، اما نحوه بازی کردن شما با این کارتها (یعنی انتخابهای روزمره سبک زندگی) اهمیت بسیار بیشتری در تعیین نتیجه نهایی بازی دارد.
مراحل آلزایمر پیشرفته و طول عمر بیماران

بیماری آلزایمر یک سفر تدریجی، طولانی و پیشرونده است که معمولاً به سه مرحله اصلی تقسیم میشود. درک این مراحل به خانوادهها و مراقبین کمک میکند تا خود را برای چالشهای آینده آماده کرده، نیازهای بیمار را بهتر درک کنند و مراقبت بهتر و موثرتری را ارائه دهند.
- مرحله خفیف (اولیه): در این مرحله، فرد هنوز تا حد زیادی مستقل است و میتواند کارهای روزمره خود را انجام دهد، اما با مشکلات واضحی در حافظه، به خصوص در به خاطر سپردن اطلاعات جدید، مواجه میشود. ممکن است در پیدا کردن کلمات مناسب، برنامهریزی برای کارهای پیچیده یا به خاطر سپردن نام افراد جدید دچار مشکل شود. این مرحله معمولاً ۲ تا ۴ سال طول میکشد.
- مرحله متوسط: این معمولاً طولانیترین مرحله بیماری است و میتواند برای سالهای زیادی ادامه یابد. در این مرحله، آسیب مغزی به نواحی کنترلکننده زبان، تفکر منطقی و حواس گسترش مییابد. مشکلات حافظه و گیجی شدیدتر میشوند. فرد ممکن است دوستان نزدیک و اعضای خانواده را نشناسد، در انجام کارهای ساده روزمره مانند لباس پوشیدن یا حمام کردن نیاز به کمک داشته باشد و تغییرات شخصیتی و رفتاری قابل توجهی مانند بیقراری، اضطراب، پرخاشگری یا سرگردانی از خود نشان دهد.
- مرحله شدید (آلزایمر پیشرفته): در این مرحله نهایی و بسیار سخت، پلاکها و کلافها در سراسر مغز پخش شده و بافت مغز به طور قابل توجهی کوچک شده است. فرد تقریباً به طور کامل برای تمام فعالیتهای روزمره به دیگران وابسته میشود. توانایی تکلم، راه رفتن و حتی بلعیدن را به تدریج از دست میدهد و نیازمند مراقبت تماموقت و شبانهروزی برای تغذیه و بهداشت است.
افرادی که آلزایمر می گیرند چقدر زنده می مانند؟
پاسخ به این سوال سخت، دردناک و بسیار پرتکرار، آسان نیست و یک عدد قطعی برای آن وجود ندارد. طول عمر پس از تشخیص بیماری آلزایمر بسیار متغیر است و به عوامل متعددی از جمله سن فرد در زمان تشخیص، جنسیت، وجود سایر بیماریهای مزمن (مانند بیماریهای قلبی یا دیابت) و کیفیت مراقبتهای دریافتی بستگی دارد. به طور متوسط، یک فرد پس از تشخیص بیماری، حدود ۴ تا ۸ سال زنده میماند، اما این عدد میتواند در افراد مختلف از ۳ سال تا حتی ۲۰ سال یا بیشتر نیز متغیر باشد. افرادی که در سنین پایینتر تشخیص داده میشوند، معمولاً طول عمر بیشتری پس از تشخیص دارند.
آیا آلزایمر به خودی خود باعث مرگ میشود؟ این سوال مهمی است. خود بیماری آلزایمر و فرآیندهای مغزی آن به طور مستقیم باعث ایست قلبی یا تنفسی نمیشوند. بلکه، در مراحل پیشرفته بیماری، عوارض ناشی از تحلیل رفتن شدید مغز و بدن است که در نهایت منجر به مرگ فرد میشود. شایعترین علت مرگ در بیماران مبتلا به آلزایمر پیشرفته، ذاتالریه یا پنومونی (به دلیل مشکلات شدید در بلع و ورود غذا یا مایعات به داخل ریهها)، سوءتغذیه شدید، کمآبی بدن و انواع عفونتها (مانند عفونتهای ادراری یا عفونتهای ناشی از زخم بستر) به دلیل بیحرکتی طولانیمدت است.
آلزایمر چگونه درمان میشود؟
در حالی که در حال حاضر درمان قطعی و ریشهکنکننده برای بیماری آلزایمر وجود ندارد، اما این به هیچ وجه به معنای عدم وجود هیچ گزینه درمانی، کمکی و حمایتی نیست. رویکرد درمانی مدرن بر روی چند هدف اصلی و بسیار مهم تمرکز دارد: مدیریت و بهبود موقت علائم شناختی (حافظه و تفکر)، کند کردن روند پیشرفت بیماری تا حد ممکن، مدیریت مشکلات پیچیده رفتاری و روانی، و مهمتر از همه، حفظ کیفیت زندگی، استقلال و کرامت بیمار برای طولانیترین زمان ممکن.
درمان آلزایمر با دارو
- داروهای مدیریت علائم: دو دسته اصلی از داروها برای بهبود موقت علائم شناختی در دسترس هستند:
- مهارکنندههای کولین استراز (مانند دونپزیل، ریواستیگمین و گالانتامین): این داروها با افزایش سطح یک ماده شیمیایی پیامرسان در مغز به نام استیل کولین که برای حافظه و یادگیری حیاتی است، به بهبود موقت حافظه، تمرکز و عملکرد روزانه در مراحل خفیف تا متوسط بیماری کمک میکنند.
- ممانتین: این دارو با مکانیسم کاملاً متفاوتی عمل کرده و از سلولهای مغز در برابر آسیب ناشی از فعالیت بیش از حد یک پیامرسان دیگر به نام گلوتامات محافظت میکند و معمولاً برای مراحل متوسط تا شدید بیماری، گاهی به همراه دسته اول، استفاده میشود.
- جدیدترین داروی آلزایمر (درمانهای تعدیلکننده و هدفمند بیماری): در سالهای اخیر، یک انقلاب در درمان آلزایمر رخ داده است. نسل جدیدی از داروها (که به آنها آنتیبادیهای مونوکلونال گفته میشود، مانند لکانمب و دونانمب) تولید شدهاند که به جای تمرکز صرف بر روی علائم، پروتئین سمی آمیلوئید را از مغز هدف قرار داده و پاکسازی میکنند. این داروها که به صورت تزریقی و تحت نظارت دقیق پزشکی استفاده میشوند، فقط برای مراحل بسیار اولیه بیماری مناسب هستند و میتوانند روند پیشرفت بیماری را به طور متوسط (حدود ۲۷ تا ۳۵ درصد) کند کنند. اینها درمان قطعی نیستند، اما اولین قدمهای امیدوارکننده در مسیر تغییر روند خود بیماری هستند.
درمان آلزایمر بدون دارو
از نظر ما در وی مام و تمام متخصصان این حوزه، نقش درمانهای غیردارویی در مدیریت روزمره آلزایمر، حتی از داروها نیز پررنگتر و حیاتیتر است:
- ایجاد یک محیط امن، آرام، آشنا و قابل پیشبینی: کاهش عوامل حواسپرتی، داشتن یک برنامه روزانه منظم و ساده، و برچسبگذاری روی وسایل، به کاهش اضطراب و سردرگمی بیمار کمک شایانی میکند.
- توانبخشی شناختی و کاردرمانی: کار با یک متخصص برای یادگیری استراتژیهایی جهت جبران مشکلات حافظه، حفظ استقلال در انجام کارهای روزمره (مانند لباس پوشیدن) و انجام فعالیتهای ذهنی ساده و متناسب با توانایی فرد.
- موسیقیدرمانی، هنردرمانی و خاطرهدرمانی: این روشها میتوانند به تحریک خاطرات قدیمی، کاهش اضطراب، بهبود خلق و خوی بیمار و ایجاد یک ارتباط عاطفی عمیق بین بیمار و مراقب کمک کنند.
جلوگیری از آلزایمر و تقویت حافظه
همانطور که در ابتدای این مقاله با هیجان و امیدواری اشاره کردیم، خبر بسیار خوب این است که ما میتوانیم با انتخابهای هوشمندانه و آگاهانه در سبک زندگی، ریسک ابتلا به این بیماری را به طور قابل توجهی کاهش دهیم. جلوگیری از آلزایمر و تقویت حافظه یک فرآیند مادامالعمر است که هرچه زودتر آن را آغاز کنیم، نتیجه بهتر و پایدارتری خواهیم گرفت.
اصول اصلی پیشگیری که در مقالهای جداگانه در وبسایت وی مام به تفصیل به آنها پرداختهایم، به طور خلاصه عبارتند از:
- تغذیه دوستدار مغز: پیروی از رژیم غذایی MIND که سرشار از سبزیجات برگدار، انواع توت، آجیل (به خصوص گردو)، روغن زیتون و ماهیهای چرب است.
- فعالیت بدنی منظم و مداوم: حداقل ۱۵۰ دقیقه ورزش هوازی با شدت متوسط در هفته، مانند پیادهروی سریع.
- به چالش کشیدن مداوم مغز: هرگز از یادگیری دست نکشید! یادگیری یک زبان یا مهارت جدید، مطالعه، حل پازل، و شرکت در بازیهای فکری، مغز شما را جوان و فعال نگه میدارد.
- حفظ تعاملات اجتماعی قوی و معنادار: انزوای اجتماعی و تنهایی یک عامل خطر جدی برای زوال عقل است.
- خواب کافی و باکیفیت شبانه: داشتن ۷ تا ۸ ساعت خواب منظم برای فعال شدن سیستم پاکسازی مغز از پروتئینهای سمی ضروری است.
جهت آلزایمر به چه دکتری باید مراجعه کرد؟
اگر نگران حافظه خود یا یکی از عزیزانتان هستید، دانستن اینکه به کدام متخصص باید مراجعه کنید، اولین و مهمترین قدم برای شروع مسیر صحیح تشخیصی و درمانی است.
- پزشک عمومی یا متخصص داخلی: این پزشکان، اولین و بهترین نقطه تماس شما هستند. آنها میتوانند یک ارزیابی کلی و جامع از سلامت شما انجام داده، آزمایشهای اولیه را درخواست کنند و در صورت لزوم، شما را به متخصص مناسب ارجاع دهند.
- متخصص مغز و اعصاب (نورولوژیست): این متخصص، اصلیترین و تخصصیترین پزشک برای تشخیص قطعی و مدیریت بیماری آلزایمر و سایر انواع دمانس است.
- روانپزشک یا متخصص طب سالمندی (ژریاتریست): این متخصصان میتوانند در مدیریت جنبههای پیچیده خلقی، رفتاری و روانی بیماری، هم برای بیمار و هم برای خانواده، کمک شایانی کنند.
کلام آخر ویمام
در پایان این گفتگوی جامع و صمیمانه، به سوال اول بازمیگردیم: آلزایمر چیست؟ حالا میدانیم که آلزایمر یک بیماری پیچیده، چالشبرانگیز و دردناک است، اما ناامیدی و انفعال، بدترین و اشتباهترین رویکرد در برابر آن است. امروزه، با افزایش چشمگیر آگاهی عمومی و به لطف پیشرفتهای شگرف علمی، میدانیم که بخش بسیار بزرگی از سرنوشت سلامت مغزمان در دستان خود ما و انتخابهای روزمرهمان قرار دارد.
با تشخیص زودهنگام، استفاده هوشمندانه از درمانهای حمایتی و دارویی، و مهمتر از همه، با در پیش گرفتن یک سبک زندگی سالم، فعال و پویا برای مغز، میتوانیم کیفیت زندگی را بهبود بخشیده، روند بیماری را کند کرده و آینده روشنتری را برای خود و عزیزانمان بسازیم. وی مام در این مسیر پر از چالش اما امیدوارکننده آگاهی و توانمندسازی، همواره در کنار شماست.
آلزایمر در زنان بیشتر است یا مردان؟
آمارها به وضوح نشان میدهند که تقریباً دو سوم بیماران مبتلا به آلزایمر را زنان تشکیل میدهند. دلایل این امر پیچیده است و میتواند شامل طول عمر بیشتر زنان (چون سن بزرگترین عامل خطر است) و همچنین تغییرات هورمونی شدید پس از دوران یائسگی باشد که ممکن است بر سلامت مغز تأثیر بگذارد.
آیا فراموش کردن جای وسایل، اولین نشانه آلزایمر است؟
فراموشی گاهبهگاه جای وسایل، به خصوص در هنگام خستگی یا مشغله زیاد، امری کاملاً طبیعی است. اما اگر این اتفاق به طور مکرر رخ دهد و فرد وسایل را در جاهای کاملاً نامربوط (مانند گذاشتن کلید در یخچال) قرار دهد و بعداً هم به خاطر نیاورد، میتواند یک زنگ خطر و نیازمند بررسی باشد.
آیا فشار خون بالا میتواند باعث آلزایمر شود؟
بله، ارتباط بسیار قوی و اثباتشدهای وجود دارد. فشار خون بالای کنترلنشده در دوران میانسالی، با آسیب رساندن به دیواره عروق خونی کوچک و ظریف مغز، یکی از مهمترین عوامل خطر برای ابتلا به هر دو نوع آلزایمر و زوال عقل عروقی در سنین بالاتر است.
آیا درمانی برای کند کردن روند آلزایمر وجود دارد؟
بله. اگرچه هنوز درمان قطعی برای متوقف کردن کامل بیماری وجود ندارد، اما داروهای موجود و همچنین داروهای جدیدتر (مانند لکانمب) در صورت تشخیص در مراحل اولیه، میتوانند به طور متوسط به کند کردن روند پیشرفت بیماری و تخریب سلولهای مغزی کمک کنند.
اگر پدر یا مادرم آلزایمر داشته باشد، من هم حتماً میگیرم؟
لزوماً خیر. داشتن سابقه خانوادگی، ریسک شما را افزایش میدهد اما به هیچ وجه سرنوشت قطعی شما را تعیین نمیکند. نوع ارثی واقعی و غالب آلزایمر بسیار نادر است. با در پیش گرفتن یک سبک زندگی سالم برای مغز، شما میتوانید به طور قابل توجهی این ریسک ژنتیکی را کاهش دهید.
آیا آلزایمر واگیردار است؟
مطلقاً خیر. بیماری آلزایمر یک بیماری عفونی نیست و از طریق تماس با بیمار، تنفس، خون یا هر راه دیگری از فردی به فرد دیگر منتقل نمیشود. این یک بیماری ناشی از فرآیندهای تخریبی و پیشرونده در داخل مغز خود فرد است.
- دسته بندی: بیماری ها, مغز و اعصاب, مقالات
- برچسب: آلزایمر