یادگیری 3 مرحله ای مهارت دوست یابی کودکان طبق اروپا
- دکتر محمد مهدی حسن زاده
- بدون نظر
- آخرین آپدیت: 1 هفته پیش
فهرست مطالب
آیا تا به حال با نگرانی به فرزندتان نگاه کردهاید که در گوشه حیاط مدرسه یا پارک تنها ایستاده و نمیداند چطور به جمع بچههای دیگر اضافه شود؟ آیا جمله «مامان، هیچکس با من بازی نمیکنه» قلب شما را فشرده است؟ این دغدغه، یک نگرانی مشترک و عمیق برای بسیاری از والدین است. اما خبر خوب این است که دوستیابی یک استعداد ذاتی نیست که برخی از آن بهرهمند باشند و برخی نه. بلکه یک مهارت است؛ مهارتی که میتوان آن را آموخت و تقویت کرد. آموزش مهارت دوست یابی به کودکان یکی از مهمترین سرمایهگذاریهایی است که میتوانید برای سلامت روانی، اجتماعی و حتی موفقیت آینده فرزندتان انجام دهید. در این مقاله جامع از وی مام، ما قدم به قدم کنار شما هستیم تا با راهکارهای عملی، مثالهای ملموس و تکنیکهای مبتنی بر روانشناسی کودک، این مسیر را برای شما و فرزند دلبندتان هموار کنیم.
چرا «آموزش مهارت دوست یابی به کودکان» یک نیاز اساسی است؟

در پاسخ به این سوال باید بگوییم، اهمیت این مهارت بسیار فراتر از داشتن یک همبازی در پارک است. دوستیهای سالم در دوران کودکی، سنگ بنای سلامت روان، هوش هیجانی و تواناییهای اجتماعی فرد در بزرگسالی را تشکیل میدهند. این موضوع صرفاً یک ترجیح اجتماعی نیست، بلکه یک نیاز بیولوژیک و روانشناختی برای رشد سالم کودک است.
از نظر علمی، مغز کودک برای تعامل اجتماعی ساخته شده است. وقتی کودکی با همسالان خود ارتباط برقرار میکند، بخشهایی از مغز او که مسئول همدلی، حل مسئله، کنترل تکانه و درک دیدگاه دیگران هستند، فعال و تقویت میشوند. این تعاملات مانند یک باشگاه ورزشی برای مغز اجتماعی او عمل میکنند. دوستیها به کودک کمک میکنند تا:
- هوش هیجانی خود را پرورش دهد: در جریان دوستی، کودک یاد میگیرد احساسات خود و دیگران را بشناسد، آنها را مدیریت کند و به درستی به آنها پاسخ دهد. او همدلی، صبر، بخشش و همکاری را در یک محیط واقعی و امن تمرین میکند.
- اعتماد به نفس و هویت خود را بسازد: داشتن دوست به کودک این پیام را میدهد که «من دوستداشتنی و ارزشمند هستم». این حس تعلق، پایه و اساس اعتماد به نفس سالم است. او در آینه دوستانش، خود را بهتر میشناسد و هویت اجتماعیاش را شکل میدهد.
- مهارت حل اختلاف را بیاموزد: هیچ دوستی بدون چالش نیست. جر و بحث بر سر اسباببازی، سوءتفاهمها و دلخوریها، فرصتهای فوقالعادهای برای یادگیری مهارت مذاکره، عذرخواهی و مصالحه هستند. کودکی که این مهارتها را میآموزد، در بزرگسالی نیز در روابط خود فرد موفقتری خواهد بود.
- استرس را بهتر مدیریت کند: طبق تجربه ما در وی مام، کودکانی که شبکه حمایتی قوی از دوستان خود دارند، در مقابل استرسهای مدرسه، مشکلات خانوادگی و چالشهای زندگی مقاومتر هستند. داشتن کسی که بتوان با او صحبت کرد و بازی کرد، یک ضربهگیر روانی قدرتمند است.
بنابراین، وقتی ما روی آموزش مهارت دوست یابی به کودکان سرمایهگذاری میکنیم، در واقع در حال ساختن آیندهای روشنتر برای آنها هستیم؛ آیندهای که در آن میتوانند روابطی سالم، عمیق و معنادار برقرار کنند و از نظر روانی، افرادی تابآورتر و شادتر باشند.
این رو اول مقاله اضافه کنم ، اکثر مادرها موقع مراجعه از من میپرسند که چطوری کودکمون رو یاد بدیم که درست غذا بخوره ! خسته شدن از دادن شربت راسیپ و زینک به بچه هاشون …
توی مقاله ی زیر کل این موضوع رو براتون باز کردم و بهش پرداختم . مطالعش پیشنهاد میشه به شما بزرگواران
ریشهیابی «مشکل دوست یابی در کودکان»: چرا پسرم نمیتونه دوست پیدا کنه؟
این سوالی است که بسیاری از والدین، چه در ذهن خود و چه در جلسات مشاوره، مطرح میکنند. «دخترم هیچ دوستی نداره» یا «پسرم در مدرسه تنهاست» جملاتی هستند که نگرانی عمیقی را در خود پنهان کردهاند. برای حل این مشکل، ابتدا باید ریشههای آن را بشناسیم. مشکل دوست یابی در کودکان یک مسئله تکبعدی نیست و میتواند دلایل متعددی داشته باشد که اغلب ترکیبی از چند عامل است. بیایید این دلایل را با هم بررسی کنیم.
علل رفتاری و شخصیتی
این دسته از دلایل به ویژگیهای فردی و مهارتهای کودک برمیگردد. برخی از این ویژگیها کاملاً طبیعی هستند، در حالی که برخی دیگر نیاز به تمرین و تقویت دارند.
- خجالتی بودن و کمرویی: این شایعترین دلیل است. کودک خجالتی ممکن است تمایل زیادی به دوستی داشته باشد، اما ترس از اولین قدم، ترس از صحبت کردن یا ترس از قضاوت شدن، او را عقب نگه میدارد. او اغلب در حاشیه میماند و منتظر است دیگران به سراغش بیایند.
- عدم مهارت در شروع و ادامه گفتگو: برخی کودکان نمیدانند چگونه یک گفتگو را شروع کنند («سلام، میتونم باهات بازی کنم؟») یا چگونه آن را ادامه دهند. آنها ممکن است مکالمه را قطع کنند، موضوعات نامرتبطی را مطرح کنند یا صرفاً سکوت کنند.
- رفتارهای تکانشی یا پرخاشگرانه: کودکی که نمیتواند خشم خود را کنترل کند، دیگران را هل میدهد، اسباببازیها را به زور میگیرد یا قوانین بازی را رعایت نمیکند، به طور طبیعی توسط همسالانش طرد میشود. این رفتارها اغلب ناشی از عدم توانایی در مدیریت هیجانات است.
- خودمحوری بیش از حد: اگرچه خودمحوری تا حدی در سنین پایین طبیعی است، اما کودکی که اصرار دارد همیشه رئیس باشد، همیشه برنده شود و هیچگاه کوتاه نیاید، به سختی میتواند یک رابطه دوستانه و دوطرفه را حفظ کند.
علل محیطی و خانوادگی
نقش خانواده و محیطی که کودک در آن رشد میکند، بسیار پررنگ است. گاهی ریشه مشکل نه در کودک، بلکه در الگوهایی است که مشاهده میکند یا شرایطی که تجربه میکند.
- الگوبرداری از والدین: کودکانی که والدین منزوی و با تعاملات اجتماعی محدود دارند، الگوی مناسبی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی دریافت نمیکنند. آنها یاد نمیگیرند چگونه مهمان دعوت کنند، چگونه با همسایه ارتباط برقرار کنند یا چگونه یک رابطه دوستانه را حفظ کنند.
- محافظت بیش از حد والدین: والدینی که به دلیل نگرانی بیش از حد، مدام در بازیهای کودک دخالت میکنند («این کار رو نکن!»، «اونجوری بازی نکن!») یا اجازه نمیدهند کودکشان هیچگونه تعارض کوچکی را تجربه کند، در واقع فرصت یادگیری و تمرین مهارتهای اجتماعی را از او میگیرند.
- فقدان فرصتهای اجتماعی: کودکی که بیشتر وقت خود را در خانه و به تنهایی میگذراند و به ندرت در موقعیتهای اجتماعی مانند پارک، مهمانی یا کلاسهای گروهی قرار میگیرد، فرصتی برای تمرین دوستیابی ندارد. این مهارت مانند هر مهارت دیگری به تمرین نیاز دارد.
علل خاص و نیاز به توجه بیشتر
در برخی موارد، علت پیدا نکردن دوست در مدرسه یا محیطهای دیگر، ریشههای عمیقتری دارد که نیازمند توجه تخصصی است.
- اضطراب اجتماعی: این مورد با خجالتی بودن تفاوت دارد. اضطراب اجتماعی یک ترس شدید و فلجکننده از موقعیتهای اجتماعی است که میتواند با علائم فیزیکی مانند دلدرد، تپش قلب و تعریق همراه باشد. این کودکان فعالانه از موقعیتهای اجتماعی دوری میکنند.
- اختلالات ارتباطی یا یادگیری: کودکانی با اختلالاتی مانند نقص توجه/بیشفعالی (ADHD) یا طیف اوتیسم (ASD)، ممکن است در درک نشانههای اجتماعی، رعایت نوبت و کنترل تکانههای خود دچار چالش باشند که این امر دوستیابی را برایشان دشوار میکند.
- تجربه طرد شدن یا قلدری: یک تجربه تلخ از طرد شدن یا مورد آزار و اذیت قرار گرفتن میتواند کودک را ترسانده و باعث شود از برقراری ارتباطات جدید اجتناب کند.
نکته کلیدی ویمام: مهم است که بین یک ویژگی شخصیتی (مانند درونگرایی) و یک مشکل (مانند احساس تنهایی و رنج) تمایز قائل شوید. یک کودک درونگرا ممکن است دوستان کم اما عمیقی داشته باشد و از تنها بازی کردن هم لذت ببرد. این کاملاً سالم است. مشکل از جایی شروع میشود که کودک شما به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط، احساس تنهایی، غم و انزوا میکند.
راهنمای عملی «آموزش دوستی به کودکان پیش دبستانی» (۳ تا ۶ سال)
دوران پیشدبستانی، دورانی جادویی برای کاشتن بذرهای مهارتهای اجتماعی است. در این سن، مفهوم دوستی بسیار ساده و ملموس است و بیشتر حول محور «همبازی بودن» میچرخد. آموزش دوستی به کودکان پیش دبستانی نیازمند صبر، تکرار و فراهم کردن فرصتهای عملی است. در این سن، شما به عنوان والدین، مهمترین مربی و تسهیلگر فرزندتان هستید.
مفهوم کلیدی در این سن، گذار از «بازی موازی» (Parallel Play) به «بازی مشارکتی» (Cooperative Play) است. در بازی موازی، دو کودک در کنار هم با اسباببازیهای مشابه بازی میکنند اما تعاملی با هم ندارند. این مرحله کاملاً طبیعی است. وظیفه ما کمک به کودک برای حرکت به سمت مرحله بعدی است که در آن یاد میگیرد برای یک هدف مشترک با دیگری همکاری کند.
بازیهای هدفمند برای تمرین دوستی در خانه
بهترین راه آموزش در این سن، بازی است. به جای سخنرانی در مورد مهربانی، آن را در قالب بازیهای سرگرمکننده به او بیاموزید. در اینجا چند ایده که در وی مام بسیار مورد استقبال قرار گرفته، آورده شده است:
- برجسازی مشترک: به دو کودک (یا شما و فرزندتان) قطعات لگو یا بلوکهای ساختنی بدهید و از آنها بخواهید با همکاری هم بلندترین برج ممکن را بسازند. این بازی ساده، همکاری، نوبت گرفتن و گفتگو برای رسیدن به یک هدف مشترک را آموزش میدهد.
- بازیهای نقشآفرینی (Role-Playing): با استفاده از عروسکها یا اکشن فیگورها، سناریوهای اجتماعی را شبیهسازی کنید. برای مثال، یک عروسک میخواهد به بازی عروسک دیگر بپیوندد. از فرزندتان بپرسید: «به نظرت این عروسک چی باید بگه؟» سپس جملات مناسب مانند «سلام، منم میتونم بازی کنم؟» را با هم تمرین کنید.
- آشپزی یا کاردستی گروهی: درست کردن یک سالاد میوه ساده یا یک کاردستی، فرصت فوقالعادهای برای تمرین همکاری است. به هر کودک یک وظیفه مشخص بدهید. «تو موزها رو خرد کن، و دوستت توتفرنگیها رو اضافه کنه.» این کار حس کار تیمی و نتیجه مشترک را تقویت میکند.
- بازی «توپ احساسات»: یک توپ سبک بردارید و روی آن صورتکهای مختلف (خوشحال، غمگین، عصبانی) بکشید. توپ را به سمت هم پرتاب کنید. هر کس توپ را میگیرد، باید در مورد زمانی که احساسی را که انگشت شستش روی آن قرار گرفته، تجربه کرده، صحبت کند. این بازی به شناخت و بیان احساسات کمک میکند.
نقش والدین به عنوان تسهیلگر: چگونه یک قرار بازی (Playdate) موفق ترتیب دهیم؟
قرارهای بازی، باشگاه تمرینی مهارتهای اجتماعی برای کودکان پیشدبستانی هستند. اما یک قرار بازی بدون برنامهریزی میتواند به فاجعه ختم شود. برای یک تجربه موفق، این نکات را از وی مام به خاطر بسپارید:
- قبل از قرار:
- کوتاه شروع کنید: برای اولین قرارها، ۶۰ تا ۹۰ دقیقه کافی است. یک کودک خسته، کودکی بداخلاق است.
- تعداد را کم نگه دارید: یک قرار بازی تک به تک (one-on-one) برای شروع بهترین گزینه است. مدیریت تعامل با یک نفر برای کودک بسیار آسانتر است.
- کودک خود را آماده کنید: به او یادآوری کنید که باید اسباببازیهایش را با دوستش به اشتراک بگذارد. میتوانید برخی از اسباببازیهای خیلی عزیز و شخصی او را موقتاً کنار بگذارید تا از بروز اختلاف جلوگیری کنید.
- حین قرار:
- یک فعالیت ساختاریافته آماده کنید: بازی را با یک فعالیت مشخص مانند درست کردن کاردستی یا بازی با خمیر شروع کنید تا یخ بچهها باز شود.
- نظارت کنید اما دخالت نکنید: نزدیک بمانید تا در صورت نیاز مداخله کنید، اما به آنها فضا بدهید تا خودشان مشکلات کوچک را حل کنند. فقط زمانی وارد شوید که احتمال آسیب فیزیکی یا یک درگیری شدید وجود دارد.
- میانجیگری کنید، نه قضاوت: اگر اختلافی پیش آمد، به جای پیدا کردن مقصر، به آنها کمک کنید تا احساسات خود را بیان کنند. «میبینم که هر دوتون اون ماشین رو میخواید. چه کار کنیم که هر دو خوشحال باشید؟ شاید بتونید نوبتی بازی کنید؟»
- بعد از قرار:
- نکات مثبت را مرور کنید: بعد از رفتن دوستش، در مورد لحظات خوب صحبت کنید. «دیدم که چقدر قشنگ ماشینت رو به دوستت دادی تا بازی کنه. بهت افتخار میکنم.» این کار رفتارهای مثبت را تقویت میکند.
تکنیکهای «آموزش مهارت دوست یابی به دانش آموزان» دبستانی (۷ تا ۱۱ سال)

با ورود کودک به مدرسه، دنیای اجتماعی او به شکل چشمگیری بزرگتر و پیچیدهتر میشود. دوستیها دیگر فقط حول محور بازی نمیچرخند؛ مفاهیمی مانند وفاداری، راز داری و حل اختلاف اهمیت پیدا میکنند. مشکل دوستیابی در مدرسه یکی از دغدغههای اصلی والدین در این دوره است. در این سن، باید به کودک ابزارهای پیچیدهتری برای مسیریابی در این دنیای جدید اجتماعی بدهیم.
مهمترین وظیفه ما در این دوره، حرکت از نقش «تسهیلگر» به نقش «مربی» است. ما دیگر بازی را مدیریت نمیکنیم، بلکه به کودک خود استراتژیهایی را برای موفقیت در زمین بازی آموزش میدهیم.
آموزش حل اختلاف: وقتی با دوستش دعوا میکند چه کار کند؟
تعارض بخش جداییناپذیر هر رابطهای است. به جای ترساندن کودک از دعوا، به او یاد بدهید که چگونه آن را به شیوهای سالم مدیریت کند. یکی از قدرتمندترین ابزارها در این زمینه، استفاده از «جملات من» (I-Statements) است. این تکنیک به کودک کمک میکند تا احساسات خود را بدون سرزنش کردن طرف مقابل بیان کند.
فرمول ساده است: من احساس… میکنم، وقتی که تو…، چون… .
- مثال بد (جمله «تو»): «تو خیلی خودخواهی! همیشه تو بازی تقلب میکنی!»
- مثال خوب (جمله «من»): «من احساس ناراحتی میکنم، وقتی که تو قوانین بازی رو تغییر میدی، چون احساس میکنم بازی ناعادلانه میشه.»
این روش را با او در خانه تمرین کنید. وقتی از دست شما ناراحت است، او را تشویق کنید تا از «جملات من» استفاده کند. این کار به او میآموزد که مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرد و گفتگو را به جای تبدیل به جنگ، به سمت حل مسئله هدایت کند.
شناخت زبان بدن و نشانههای غیرکلامی
بخش بزرگی از ارتباطات انسانی غیرکلامی است. کودکی که نمیتواند این نشانهها را بخواند، ممکن است در زمان نامناسبی برای شروع دوستی اقدام کند یا متوجه نشود که دوستش از دست او ناراحت است. این مفاهیم را به زبانی ساده برای او توضیح دهید:
- نشانههای باز (چراغ سبز): به او بگویید وقتی کسی لبخند میزند، به چشمانت نگاه میکند، بدنش به سمت تو متمایل است و سرش را به نشانه تایید تکان میدهد، یعنی احتمالاً از صحبت با تو خوشحال است.
- نشانههای بسته (چراغ قرمز): اگر کسی دست به سینه است، نگاهش را میدزدد، صورتش درهم است یا بدنش را از تو دور میکند، احتمالاً الان زمان مناسبی برای صحبت کردن نیست.
میتوانید با هم فیلم یا کارتونی را بدون صدا تماشا کنید و سعی کنید از روی زبان بدن شخصیتها، احساسات آنها را حدس بزنید. این یک تمرین عالی برای تقویت هوش اجتماعی است.
در این بخش، یک جدول خلاصه میتواند به درک بهتر کمک کند.
| گروه سنی | بزرگترین چالش دوستیابی | راهکار کلیدی ویمام |
|---|---|---|
| پیشدبستانی (۳-۵ سال) | خودمحوری و ناتوانی در اشتراکگذاری | بازیهای مشارکتی و آموزش نوبت گرفتن |
| دبستانی (۶-۱۱ سال) | حل اختلاف و ورود به گروههای دوستانه | آموزش گفتگوی موثر و مهارت حل مسئله |
| نوجوانی (۱۲-۱۸ سال) | فشار همسالان و حفظ هویت فردی | تقویت اعتماد به نفس و گفتگوی باز با والدین |
چالشهای «مهارت دوست یابی در نوجوانان» و راهکارهای والدین
دوران نوجوانی، دوره طوفانهای هیجانی و تغییرات هویتی است. در این دوره، ماهیت دوستیها به کلی دگرگون میشود. دوستی از «داشتن یک همبازی» به «داشتن یک محرم اسرار و یک حامی عاطفی» تبدیل میشود. مهارت دوست یابی در نوجوانان با چالشهای جدیدی مانند فشار همسالان، تاثیرات شبکههای اجتماعی و نیاز به صمیمیت عمیق همراه است. نقش والدین در این دوره از «مربی» به «مشاور و پناهگاه امن» تغییر میکند.
نوجوان شما دیگر به دنبال مدیریت بازی از سوی شما نیست، بلکه به دنبال گوشی شنوا، راهنماییهای غیرمستقیم و اعتمادی است که به او اجازه دهد خودش تصمیم بگیرد، حتی اگر گاهی اشتباه کند.
تاثیر شبکههای اجتماعی بر دوستیها: فرصت یا تهدید؟
امروزه نمیتوان از تاثیر شبکههای اجتماعی بر زندگی نوجوانان چشمپوشی کرد. این فضاها میتوانند هم فرصت باشند و هم تهدید. به جای ممنوعیت کامل که اغلب نتیجه معکوس میدهد، با نوجوان خود در مورد استفاده هوشمندانه از این ابزارها گفتگو کنید.
- فرصتها: برای نوجوانان خجالتی یا آنهایی که علایق خاصی دارند (مثلاً یک گروه موسیقی کمتر شناخته شده یا یک بازی ویدیویی خاص)، فضای آنلاین میتواند مکانی عالی برای پیدا کردن افرادی شبیه به خودشان باشد و احساس تعلق را در آنها تقویت کند.
- تهدیدها: خطراتی مانند قلدری مجازی (Cyberbullying)، مقایسه دائمی خود با تصاویر ایدهآل شده دیگران و کاهش تعاملات چهره به چهره واقعی هستند.
راهکار ویمام: با نوجوان خود یک گفتگوی باز داشته باشید. از او بپرسید در شبکههای اجتماعی چه میکند، با چه کسانی در ارتباط است و چه احساسی نسبت به آن دارد. قوانینی مشترک برای زمان استفاده از اینترنت تعیین کنید و بر اهمیت حفظ حریم خصوصی و عدم اشتراکگذاری اطلاعات شخصی تاکید کنید. به او بیاموزید که تعداد لایکها و دنبالکنندهها، معیار ارزش انسانی او نیستند.
مقابله با فشار همسالان (Peer Pressure)
نیاز به تعلق به گروه در دوران نوجوانی به اوج خود میرسد. این نیاز میتواند نوجوان را در برابر فشار همسالان برای انجام کارهای نادرست یا خطرناک، آسیبپذیر کند. بهترین سپر دفاعی در برابر این فشار، اعتماد به نفس و عزت نفس بالا است.
- تقویت هویت فردی: نوجوان خود را تشویق کنید تا علایق و استعدادهای منحصر به فرد خود را دنبال کند، حتی اگر این علایق با دوستانش متفاوت باشد. هرچه او هویت قویتری داشته باشد، کمتر برای تایید گرفتن از دیگران، ارزشهای خود را زیر پا میگذارد.
- تمرین «نه» گفتن: «نه» گفتن یک مهارت است. در خانه سناریوهای مختلف را با او تمرین کنید. «اگر دوستت به تو سیگار تعارف کرد، چی میگی؟» به او کمک کنید تا پاسخهای قاطع اما محترمانهای را آماده داشته باشد. مثلاً: «ممنون، ولی من اهلش نیستم.» یا «نه، این کار با ارزشهای من جور در نمیاد.»
- خانه را به یک پناهگاه امن تبدیل کنید: به نوجوان خود این اطمینان را بدهید که خانه جایی است که میتواند بدون ترس از قضاوت، در مورد مشکلات و فشارهایی که تجربه میکند، صحبت کند. به او بگویید که عشق شما به او بدون قید و شرط است.
وقتی «ارتباط برقرار نکردن کودک با دیگر کودکان» نگرانکننده میشود
تا اینجا در مورد راهکارهای عمومی صحبت کردیم. اما گاهی اوقات ارتباط برقرار نکردن کودک با دیگر کودکان فراتر از یک مشکل ساده یا یک ویژگی شخصیتی است و به یک اختلال جدیتر مانند اضطراب اجتماعی تبدیل میشود. تشخیص تفاوت بین این دو برای مداخله به موقع حیاتی است.
یک کودک خجالتی ممکن است در ابتدا کمی معذب باشد، اما به تدریج در محیط گرم میشود و ارتباط برقرار میکند. اما کودکی که با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم میکند، این ترس برایش فلجکننده است و با گذشت زمان بهتر نمیشود، بلکه ممکن است بدتر هم بشود.
نشانههای کلیدی اضطراب اجتماعی
اگر چند مورد از علائم زیر را به طور مداوم در فرزند خود مشاهده میکنید، بهتر است موضوع را جدیتر بگیرید:
- ترس شدید و مداوم از موقعیتهای اجتماعی: مانند مهمانی، کلاس درس، یا حتی صحبت کردن با فروشنده.
- اجتناب فعالانه: کودک تمام تلاش خود را میکند تا در آن موقعیتها قرار نگیرد (مثلاً صبح روز مهمانی با دلدرد از خواب بیدار میشود).
- علائم فیزیکی قبل یا حین موقعیت اجتماعی: تپش قلب، تعریق، لرزش، حالت تهوع یا دلدرد.
- نگرانی بیش از حد در مورد قضاوت شدن: ترس از اینکه ممکن است حرف اشتباهی بزند یا کار احمقانهای انجام دهد.
- مشکل در صحبت کردن: در موقعیتهای اجتماعی ممکن است صدایش به سختی شنیده شود یا کاملاً ساکت بماند.
- گریه یا کجخلقی قبل از رویدادهای اجتماعی.
راهکارهای عملی برای والدین و زمان مراجعه به متخصص
اگر مشکوک به اضطراب اجتماعی هستید، ضمن حفظ آرامش خود، میتوانید اقداماتی را انجام دهید. از نظر متخصصان همکار وی مام، بهترین رویکرد، مواجهه تدریجی و حمایتگرانه است.
- تکنیک «قدمهای کوچک» (Baby Steps): به جای هل دادن کودک به داخل یک استخر عمیق (یک مهمانی بزرگ)، او را قدم به قدم با آب آشنا کنید. لیستی از موقعیتهای استرسزا را از کم به زیاد تهیه کنید (مثلاً: ۱. سلام کردن به همسایه، ۲. خرید کردن از مغازه، ۳. دعوت کردن یک دوست به خانه، ۴. رفتن به تولد). از مراحل آسان شروع کنید و هر موفقیت کوچک را جشن بگیرید.
- احساساتش را تایید کنید: به جای گفتن «ترس نداره که!»، بگویید «میفهمم که این کار برات سخته و نگرانت میکنه. من کنارتم تا با هم انجامش بدیم.»
- چه زمانی به متخصص مراجعه کنیم؟ اگر با وجود تلاشهای شما، اضطراب کودک بهبود پیدا نکرد و عملکرد روزمره او (مانند مدرسه رفتن یا روابط خانوادگی) را به طور جدی مختل کرده است، بدون تردید زمان آن رسیده که از یک روانشناس کودک یا مشاور کمک بگیرید. آنها میتوانند با استفاده از روشهایی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به کودک شما ابزارهای موثری برای مدیریت اضطرابش بیاموزند.
قبل پایان مقاله به این نکته اشاره کنم ، چند ماه قبل یک مقاله کامل در مورد ورزش کردن دختر بچه های زیر 10 سال نوشتم و کامل به شما عزیزان آموزشش دادم . میتونید بعد تموم کردن این مقاله و ارسال نظر قشنگتون برای ما حتما سری هم به اون مطلب بزنید
کلام آخر ویمام
همانطور که در این راهنمای جامع بررسی کردیم، دوستیابی یک مهارت پیچیده اما کاملاً آموختنی است. از آموزش به اشتراک گذاشتن به یک کودک پیشدبستانی تا راهنمایی یک نوجوان برای مقابله با فشار همسالان، نقش شما به عنوان والدین در هر مرحله حیاتی است. به یاد داشته باشید که هدف اصلی ما تبدیل یک کودک درونگرا به یک فرد برونگرای اجتماعی نیست. هدف، تجهیز فرزندمان به ابزارها و اعتماد به نفسی است که هر زمان که خواست و نیاز داشت، بتواند ارتباطاتی سالم، شاد و معنادار برقرار کند. این مسیر نیازمند صبر، همدلی و تمرین است. هر قدم کوچک فرزندتان را جشن بگیرید و به او یادآوری کنید که عشق و حمایت شما همیشگی است. در وی مام، ما معتقدیم که به اشتراک گذاشتن تجربیات، قدرت ما را به عنوان والدین دوچندان میکند. خوشحال میشویم داستانها، چالشها و موفقیتهای خود را در زمینه آموزش مهارت دوست یابی به کودکان در بخش نظرات با ما و دیگران در میان بگذارید.
از چه سنی طبیعی است که کودک دوست پیدا کند؟
دوستیهای واقعی و مبتنی بر انتخاب متقابل معمولاً از سن ۴ تا ۵ سالگی شکل میگیرد. قبل از آن، کودکان بیشتر «بازی موازی» انجام میدهają، یعنی در کنار هم بازی میکنند اما نه لزوماً با هم. این یک بخش کاملاً طبیعی از رشد اجتماعی آنهاست.
اگر فرزندم هیچ دوستی ندارد، آیا باید نگران شوم یا این یک مرحله طبیعی است؟
لزوماً نگرانکننده نیست. برخی کودکان ذاتاً از تنهایی لذت میبرند. نکته مهم، تفاوت بین «تنها بودن» و «احساس تنهایی» است. اگر کودک شما شاد است اما دوست صمیمی ندارد، جای نگرانی نیست. اما اگر از تنهایی رنج میبرد، زمان مداخله است.
چطور تفاوت بین خجالتی بودن طبیعی و اضطراب اجتماعی را در کودکم تشخیص دهم؟
خجالتی بودن یک ویژگی شخصیتی است که کودک به تدریج با آن کنار میآید. اما اضطراب اجتماعی یک ترس شدید و فلجکننده از قضاوت دیگران است که با علائم فیزیکی همراه بوده و عملکرد روزمره کودک را مختل میکند. در صورت شک، حتماً با متخصص مشورت کنید.
بهترین بازیها برای تقویت مهارت دوستیابی در خانه کدامند؟
بازیهای رومیزی گروهی، ساختن پازل یا لگو به صورت مشترک، و بازیهای نقشآفرینی (مثلاً شبیهسازی دعوت کردن یک دوست به بازی) فوقالعاده موثر هستند. هدف اصلی، تمرین همکاری، رعایت نوبت و گفتگوی متقابل در یک محیط امن است.
وقتی کودکم از طرف دوستانش طرد میشود، بهترین واکنش از طرف من چیست؟
ابتدا با او همدلی کنید و احساساتش را بپذیرید («میفهمم که خیلی ناراحت شدی»). سپس بدون قضاوت به داستان او گوش دهید. به جای مقصر دانستن دیگران، روی آموزش مهارتهای تابآوری و حل مسئله تمرکز کنید تا در آینده بهتر با این موقعیتها روبرو شود.
آیا کلاسهای گروهی مثل ورزش یا هنر میتواند به دوست یابی کودکم کمک کند؟
بله، بسیار زیاد. این کلاسها یک محیط ساختاریافته و مبتنی بر علاقه مشترک فراهم میکنند که شروع ارتباط را برای کودکان خجالتی آسانتر میکند. این یک فرصت عالی برای تمرین مهارتهای اجتماعی در دنیای واقعی و پیدا کردن دوستانی با علایق مشابه است.
- دسته بندی: رفتار و تربیت کودک, کودک و اطفال, مقالات
- برچسب: تربیت کودکان, روانشناسی, روانشناسی کودکان, کودکان
دستهها
- آزمایش و سونوگرافی بارداری
- ادراری و کلیه
- ارتوپد
- استخوان و مفاصل
- افزایش شیر مادر
- افزایش وزن و چاقی
- اقدام به بارداری
- بارداری و زایمان
- بیماری ها
- بیماری های ژنتیکی
- بیماری های سینه
- بیماری و مراقبت بارداری
- بیماریهای شایع کودکان
- پزشکان
- پوست و مو
- پیشگیری از بارداری
- تخمدان و رحم
- تخمکگذاری و باروری
- تشخیص باردار بودن
- تعیین جنسیت
- تغذیه بارداری
- تغذیه کودکان
- تغذیه مادر شیرده
- تغذیه و تناسب اندام
- تیروئید
- خانواده
- داخلی و عفونی
- دارو در بارداری و شیردهی
- داروها
- دیابت و متابولیسم
- رشد و مراقبت کودک
- رفتار و تربیت کودک
- روانشناسی
- زایمان طبیعی و سزارین
- سایر
- سلامت بانوان
- سلامت خانواده
- سلامت روان کودک و نوجوان
- سلامت مردان در باروری
- شیرخشک و غذای کمکی
- شیردهی
- عفونتها و ترشحات
- قاعدگی و اختلالات پریود
- قلب و عروق
- کاهش وزن و لاغری
- کبد
- کودک و اطفال
- گوارشی و معده
- گوش، حلق و بینی
- متخصص قلب و عروق
- مسائل جنسی
- مشکلات شیردهی
- مغز و اعصاب
- مقالات
- مکمل ها
- ناباروری و درمانها
- ناحیه تناسلی
- نکات روزانه تغذیه ای
- واکسیناسیون کودک
- یائسگی و تغییرات هورمونی